۱۳۹۳ بهمن ۱۳, دوشنبه

لکستان

صالح سوری (وبگاه تالدیک): چند سالی است که درفضای مجازی بحثی تحت عنوان استان لکستان مطرح شده است.عمده کسانی که درباره این موضوع قلم می زنند،خواهان جدایی مناطق لک نشین از سایر استان ها و تشکیل استانی جدید به نام لکستان هستند.موافقان تشکیل استان لکستان که سایت ها و وبلاگ هایی را با همین عنوان یا نزدیک به آن در فضای اینترنت راه اندازی کرده اند تا جایی که نگارنده پیگیری کرده است،ادله ای قابل قبول در جهت ضرورت این درخواست ارایه نکرده اند.

    واقعیت آن است که قوم لک به عنوان یکی از اصیل ترین اقوام ایرانی آن طور که باید و شاید به عنوان یک قوم مستقل مورد پژوهش قرار نگرفته است.نقاط تاریک زیادی در تاریخ و جغرافیای این قوم وجود دارد که نیازمند افکندن نوری از جانب پژوهندگان حوزه های گوناگون علوم بشری به آن است.معرفی تاریخ،جغرافیا،زبان،فرهنگ،آداب و رسوم و ……قوم لک وظیفه همه کسانی است که دغدغه زنده ماندن و ماندگار شدن این قوم در تاریخ ایران زمین را دارند.ادبیات شفاهی غنی،فولکلور قابل توجه،آداب و رسوم انسانی و جذاب،نغمه های جان سوز و دل انگیز موسیقی و ده ها قابلیت دیگر می تواند قوم لک را به عنوان یکی از از اقوام اصیل ایرانی به سایر هم وطنان معرفی نماید.از طرف دیگر در کنار داشتن این همه قابلیت ،مناطق لک نشین همانند بسیاری از مناطق دیگر کشور از توسعه نیافتگی رنج می برد.آمار بالای بیکاری ، قاچاق و دیگر بزه های اجتماعی،خودکشی و ده ها مشکل ریز و درشت دیگر چهره ای از این مناطق نشان داده است که در شان مردم زحمت کش و شریف این دیار نیست.شاید همین توسعه نیافتگی اقتصادی است که گروهی هر چند اندک از شهروندان را به این فکر انداخته است که ریشه این توسعه نیافتگی را در پاره شدن سرزمین لک ها در بین استان های لرستان ،همدان،کرماانشاه و ایلام بدانند.البته حق انسانی هر قومی است که اگر احساس کنند قومی یا گروهی حقوق آنان را ضایع کرده و به عنوان شهروندان درجه دو به آنان می نگرند،خواستار اداره سرزمین خود توسط مدیران و کارگزارانی از همان قوم باشند.ولی بی شک شهروندان لک زبان لرستان نه تنها مورد چنین اجحافی قرار نگرفته اند بلکه در طول تاریخ و در چند دهه ای که از عمر دولت مدرن در ایران می گذرد همپای دیگر شهروندان لرستانی در بالاترین مناصب دولتی و حکومتی به اداره امور استان پرداخته اند.روی سخن من در اینجا بیشتر با لک زبانانی است که در چارچوب مرزهای سیاسی استان لرستان زندگی می کنند.لرها و لک های ساکن لرستان قرن هاست که بدون هیچگونه تنشی در کنار هم زیسته اند و چنان به هم آمیخته اند که تفکیک آنها از هم به سختی مشکل است.در تاریخ سیاسی این مرز و بوم حتی یک مورد نزاع که طرفین آن دو قوم لک و لر باشند به ثبت نرسیده است.طوایف گوناگون از هر دو قوم گاه و بیگاه به جان هم افتاده اند ،اما هیچگاه این نزاع ها منجر به اردوکشی آنها در مقابل هم نشده است.سال هاست که لرها با سوگسرودهای لکی در مجالس عزا گریسته اند و لک ها نیز با ترانه های طربناک لری رقصیده اند.شاعران این دیار با هر دو گویش داد سخن رانده اند و کمانچه نوازان و خوانندگان این سرزمین، صدای اهورایی خویش را در کوه های سر به فلک کشیده لرستان رها نموده اند.
      بر خلاف دعوای لفظی که بین اندک لرزبانان و لک زبانانی که در فضای مجازی فعالیت می کنند و مجادله آنان گاه به توهین و اهانت نیز می رسد،در فضای عمومی جامعه هیچگونه گرایشی مبنی بر جدایی لرها و لک ها در جامعه وجود ندارد.چرا که اکثریت لرها و لک ها خود را شاخ و برگ درختی واحدی می دانند که ریشه در اعماق تاریخ این سرزمین دارد.کاش اهل قلم این دیار به جای بحث های فرساینده و مجادلات بی حاصل به بیان دردها و مشکلات این سرزمین بپردازند.اگر اراده ای برای حل مشکلات این استان وجود نداشته باشد، گره از هزاران کار فروبسته لک زبانان گشوده نخواهد شد ، حتی اگر قلمرو هر طایفه ای یک استان و رییس آن طایفه نیز استاندار آن شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر