صمد امیریان (هفته نامه سیمره): یکی از آیینهای کهن پیش
از نوروز یاد کردن از مردگان است (ایامی که فرَوَهر پاکان برای دیدار کسان
خود به زمین میآیند) به همین مناسبت بازماندگان به گورستان میروند و
خوراک میبرند و به دیگران میدهند. در روزهای پنجشنبه از جملهی رسمها،
تهیه کردن غذا آیینی مذهبی بوده.

پنجشنبهی آخرسال
یکی از آیینهای کهن پیش
از نوروز یاد کردن از مردگان است (ایامی که فرَوَهر پاکان برای دیدار کسان
خود به زمین میآیند) به همین مناسبت بازماندگان به گورستان میروند و
خوراک میبرند و به دیگران میدهند. در روزهای پنجشنبه از جملهی رسمها،
تهیه کردن غذا آیینی مذهبی بوده.
ابوریحان مینویسد:… غذا پختن و
بر مزار مردگان بردن در قرن چهارم رسم بوده است، از خوارزم تا فارس:
خوارزمیان پنج روز آخر اسفند و پنج روز آخری که در پی آن است و ملحق به این
مانند اهالی فارس در روزهای فروردگان برای ارواح مردگان در گورستان غذا
میگذارند.
یکی از صورتهای بر جا ماندهی
این رسم، در شهرها و روستاها به گورستان رفتن«پنجشنبه آخرسال» است به
ویژه خانوادههایی که در طول سال عضوی را از دست دادهاند. رفتن به
زیارتگاهها و زیارت اهل قبور در پنجشنبه و نیز، روز پیش از نوروز و
بامداد نخستین روز سال رسمی عام است.۱
کاشتن سبزه
اسفندماه، ماه پایانی زمستان،
هنگام کاشتن دانه و غله است. کاشتن« سبزه عید» به صورت نمادین و شگون، از
روزگاران کهن، در همهی خانهها و در بین همهی خانوادهها مرسوم است.
در ایران کهن( بیستوپنج روز
پیشاز نوروز، در میدان شهر، دوازده ستون از خشت خام برپا میشد بر ستونی
گندم، بر ستونی جو و به ترتیب برنج، باقلاه کاجیله( کاجیله یا کاجیره گیاهی
است که ساقه آنها ۵۰سانتیمتر است)،ارزن، ذرت، لوبیا، نخود، کنجد، عدس و
ماش میکاشتند و در ششمین روز فروردین با سرود و ترنم و شادی، این سبزهها
را میکندند و برای فرخندگی به هر سو میپراکندند» و ابوریحان نقل میکند
که: « این رسم در ایرانیان پایدار ماند که روز نوروز در کنار خانه هفت صنف
از از غلات در هفت استوانه بکارند و از روییدن این غلات، به خوبی و بدی
زراعت و حاصل سالیانه حدس بزنند» امروز در همهی خانهها رسم است که ده روز
یا دو هفته پیش از نوروز، در ظرفهای کوچک و بزرگ، کاسه، بشقاب، پشتکوزه
و… دانه هایی چون گندم، عدس، ماش، و… میکارند.
موقع «سال تحویل» و روی سفرهی
«هفتسین» بایستی سبزه بگذارند، این سبزهها را خانوادهها تا روز سیزده
نگه داشته، و این روز زمانی که برای « سیزدهبدر» از خانه بیرون میروند در
آب روان میاندازند. سفرهی هفت سین( عدد هفت که در زمان قدیم مقدس بوده
اشاره به هفت امشاسپندان میباشد) رسم و باور کهن است که همهی اعضای
خانواده در موقع سال تحویل ( لحظهی ورود خورشید به برج حَمَل) در خانه و
کاشانهی خود در کنار سفرهی هفتسین گرد آیند.در سفرهی سفید رنگ هفتسین،
از جمله هفت روییدنی خوراکی است که با حرف «س» آغاز میشود، و نماد و
شگونی بر فراوانی روییدنیها و فرآوردهای کشاورزی است، چون سیب، سبزه،
سنجد، سماق، سیر، سرکه، سمنو و مانند اینها میگذارند، افزون برآن، آینه،
شمع، ظرفی، شیرینی، ظرفی آب که نارنج در آن است، تخممرغ رنگ کرده،
تخممرغی روی آینه ( بازماندهی این باور است که در موقع سال تحویل،
تخممرغی را که روی آینه است میچرخد) ماهی قرمز، نان، سبزی، گلاب، گل،
سنبل، سکه و کتاب دینی نیز زینتبخش سفرهی هفتسین است. این سفره در بیشتر
خانهها تا روز سیزده گسترده است۲ در برخی نوشتهها از سفرهی
هفتسین« شین» سخن رفته و آن را رسمی کهنتر دانستهاند، خوان نوروزی هفت«
شین» مرکب بوده از شمع، شیرینی، شراب، شیر، شانه زنبورعسل با گلاب، چون در
اسلام شرب شراب نهی شده هفت« شین» تبدیل به هفت« سین» شده. در ریشهیابی
واژهی هفت«سین» نظرهای دیگری چون هفت« چین» ( هفت روییدنی از کشتزار چیده
شده) و هفت سینی از فراوردههای کشاورزی نیز بیان شده است پراکندگی نظرها
ممکن است به این سبب باشد که در کتابهای و ادبی کهن اشارهای به هفت« سین»
نشده و از دورهی قاجاریه است که دربارهی باورها و رفتارها و رسمهای
عامیانهی مردم تحقیق و بحث و اظهارنظر آغاز شده است.
دکتر مهرداد بهار، در کتاب
جستاری چند در فرهنگ ایران در مورد هفتسین مینویسد: در این باره نگارنده
تنها به حدسی متوسل میشود که صحت آن با خدا است. نگارنده هفتسین را در
ارتباط با هفت سیاره میداند که سرنوشت بشر در دست آنان شمرده میشد و
مسلماً هفت سیاره در امر تقدس عدد هفت مؤثر بوده و گمان بر این بود که اگر
هرکسی هر هفت را در اختیار داشته باشد، یعنی نظر هر هفت سیاره هر هفت سیاره
را به خود جلب کند، خوشبخت خواهد بود.
دکتر بهرام فرهوشی دربارهی هفتسین چنین تحقیق نمود:
در روزگار ساسانیان قابهای
زیبای منقوش و گرانبهایی از جنس کائولین از چین به ایران آورده میشد و
یکی از این کالاهای ارزشمند بازرگانی چین و ایران همین ظرفهایی بود که
بعدها به نام کشوری که از آن آمده بود نامگذاری شد و به نام چینی در ایران
رواج یافت و به گویش دیگر به صورت سینی در آیینهای نوروزی برای چیدن خوان
نوروزی از همین ظرفهای منقش بسیار نفیسی که از چین آورده شده بود استفاده
میکردند و این ظرف را پر از نقل و قند و شکر و…. میکردند و آنها را به
عدد هفت امشاسپند بر سر سفرهی نوروزی میگذاشتند و از این رو خوان نوروزی
به نام هفتسینی یا هفت قاب نام گرفت و بعدها با حذف یای نسبت به صورت هفت
سین درآمد.
پینویسها:
۱- کتاب جستاری چند در فرهنگ ایران، دکتر مهرداد بهار، انتشارات فکر روز
۲- کتاب تاریخ ده هزار سالهی ایران، تالیف عبدالعظیم رضایی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر