درباره
توفان نوح بیش از ششصد نوع مختلف افسانه و داستان گوناگون در میان اقوام و ملل
باستانى رواج دارد که در چهارگوشه دنیا نسل به نسل به ارث رسیده است. بنابر
روایات، عامل چنین توفانى برخورد زمین با شهابى عظیم و یا آب شدن ناگهانى یخچالها
و کوههاى یخ بوده که سبب انحراف سیاره زمین، جابه جایى رشته کوهها، و همینطور
غرق شدن جزایر بزرگ در اقیانوسها شده است.و اخیرا نیز صحبت از سیاره ای مجهول
بنام x ویا نیپرو است که در الواح سومری
علت طوفان را نزدیک شدن این سیاره به زمین می داند که هر ۳۶۰۰ سال یکبار اتفاق می
افتد و حادثه می آفریند.اولین بار ۷۲۰۰ سال پیش در طوفان نوح و ۳۶۰۰سال پیش زمان
قوم لوط و….به هرحال، وقوع توفان نوح، به هر علتى که بوده باشد، در این جا مورد
بحث نیست.هدف از نگارش این مقاله اثبات محل فرود کشتی نوح در کوه سرکشتی دلفان
براساس اسناد ومدارک می باشد.
داستان
طوفان نوح در بخشهای ۶ تا ۹ کتاب پیدایش، اولین کتاب از تورات یهودیان، کتاب مقدس
مسیحیان و قرآن (سورههای ۱۱ و ۷۱ ) آمده است.
توفان نوح در تورات:
توفان نوح در تورات در سفر پیدایش از باب ششم تا نهم (۶:۱ تا ۹:۲۹) چنین آمده است:
توفان نوح در تورات در سفر پیدایش از باب ششم تا نهم (۶:۱ تا ۹:۲۹) چنین آمده است:
«…عاقبتبه خواستیهوه آبها ساکن گردید
و باران بند آمد و در روز هفدهم از ماههفتم کشتى بر کوههاى ارارات قرار گرفت. »
در
ترکیه عکس های هوایی از آثار یک کشتی بر کوه های آرارات گرفته شده و بر اثر
تحقیقات نمونه فسیل حیوانات به گل نشسته را نیز به ادعای خود پیدا کرده اند که متن
آن ذیلا ذکر می گردد :
«طوفان
و سیل در زمان حضرت نوح در سطح وسیعی بوسعت کره زمین واقع شده است. به اعتقاد
مسیحیان و بنا به نص انجیل، این حادثه عظیم و دهشت آور، برای تنبیه مردمان آن
روزگار که دست به سرکشی زده بودند و به منظور نجات نوح پیامبر و پیروانش واقع شده
بود.
وجود لایه های مخلوط فسیل شده حیواناتی چون فیل، پنگوئن، ماهی، درختان نخل و هزاران هزار گونه گیاه جانوری، تأییدی بر این واقعیت است. این سنگواره ها که بعضاً در برگیرنده حیوانات مناطق گرمسیر با مناطق سردسیر (در کنار هم) هستند، نشان می دهند که با فرونشستن آب، جانوران و گیاهان خارج شده، در زیر رسوبات مانده و به فسیل تبدیل شده اند. امتزاجی عجیب از جانوران خشکی و دریا، حاره و قطبی که مرگی آنی و دلخراش را روایت می کنند. »
وجود لایه های مخلوط فسیل شده حیواناتی چون فیل، پنگوئن، ماهی، درختان نخل و هزاران هزار گونه گیاه جانوری، تأییدی بر این واقعیت است. این سنگواره ها که بعضاً در برگیرنده حیوانات مناطق گرمسیر با مناطق سردسیر (در کنار هم) هستند، نشان می دهند که با فرونشستن آب، جانوران و گیاهان خارج شده، در زیر رسوبات مانده و به فسیل تبدیل شده اند. امتزاجی عجیب از جانوران خشکی و دریا، حاره و قطبی که مرگی آنی و دلخراش را روایت می کنند. »
داستان
مذکور منجر شده تا تحقیقات بسیاری از سوی پیروان ادیان ابراهیمی برای یافتن بقایای
کشتی نوح، به خصوص در منطقه آرارات انجام شود. در سال ۲۰۰۷ تیمی با حمایت کلیسای
مسیحی تکه چوب هایی در ارتفاعات قله آرارات در ترکیه پیدا کرد. هرچند تیم جستجوگر
مدعی شد که مطمئن است که کشتی نوح را یافته است ولی باستان شناسان این ادعا را با
توجه به شواهد علمی موجود مورد تردید فراوان دانسته اند.
این
داستان ساختگی بودن آن کاملا با هدف جذب توریسم مشخص است بعلت اینکه
صحبت از فسیل حیوانات کرده که به محض خروج از کشتی در گل فرو رفته و از بین رفته
اند و این کاملا هدف خداوند و مدیریت حضرت نوح برای نجات حیوانات و اصل بقای
خلقت را زیر سوال می برد .
در
نزدیکی محل فرود کشتی در بالای تپه، کتیبه ای که حداقل ۴۰۰۰ سال قدمت دارد کشف شده
است . بر روی این تابلوی سنگ آهکی، در سمت چپ، تصویر رشته کوههایی دیده می شود که
در کنار یک تپه و سپس یک کوه آتشفشان قرار دارد. در سمت راست، یک تصویر قایقی شکل
با هشت نفر انسان کنده کاری شده است… در بالای سنگ کتیبه، دو پرنده در حال
پروازند.
گزارش باستانشناسی شوروی دربارة این ادعا
بر اثر این اکتشاف، ادارة کلّ باستان شناسی شوروی برای تحقیق از چگونگی این لوح و خواندن آن، هیئتی مرکّب از هفت نفر از مهمترین باستان شناسان و اساتید خط شناس و زبان دان روسی و چینی را مأمور تحقیق و بررسی قرارداده است.این هیئت پس از ۸ ماه تحقیق و مطالعه و مقایسة حروف آن با نمونه سائر خطوط و کلمات قدیم متّفقاً گزارش زیر را در اختیار باستان شناسی شوروی گذاشت:
این لوح مخطوط چوبی از جنس همان پاره تختههای مربوط به کاوشهای قبلی، و کُلاًّ متعلّق به کشتی نوح بوده است؛ منتهی لوح مزبور مثل سائر تختهها آنقدرها پوسیده نشده، و طوری سالم مانده که خواندن خطهای آن به آسانی امکان پذیر میباشد. و حروف و کلمات این عبارات به لغت سامانی یا سامی است که در حقیقت اُمّ اللغات (ریشة لغات) و به سام بن نوح منسوب میباشد.
بر اثر این اکتشاف، ادارة کلّ باستان شناسی شوروی برای تحقیق از چگونگی این لوح و خواندن آن، هیئتی مرکّب از هفت نفر از مهمترین باستان شناسان و اساتید خط شناس و زبان دان روسی و چینی را مأمور تحقیق و بررسی قرارداده است.این هیئت پس از ۸ ماه تحقیق و مطالعه و مقایسة حروف آن با نمونه سائر خطوط و کلمات قدیم متّفقاً گزارش زیر را در اختیار باستان شناسی شوروی گذاشت:
این لوح مخطوط چوبی از جنس همان پاره تختههای مربوط به کاوشهای قبلی، و کُلاًّ متعلّق به کشتی نوح بوده است؛ منتهی لوح مزبور مثل سائر تختهها آنقدرها پوسیده نشده، و طوری سالم مانده که خواندن خطهای آن به آسانی امکان پذیر میباشد. و حروف و کلمات این عبارات به لغت سامانی یا سامی است که در حقیقت اُمّ اللغات (ریشة لغات) و به سام بن نوح منسوب میباشد.
دانشمندان
از سراسر جهان در مورد صحت یا عدم صحت این نظریه دیدگاههای متفاوتی ارائه کرده
اند. از جمله اینکه : “در کتاب مقدس ذکر شده که نوح بین شش تا ده هزار سال پیش
کشتی خود را ساخته بوده است، در عین حال بر طبق نظریات اثبات شده، یک قطعه چوب در
محیطی کاملا مرطوب یا کاملا خشک، بیش از چند هزار سال دوام نمی آورد.”
بر
طبق این داستان، معتقدین به کتاب مقدس، محل به خشکی نشستن کشتی نوح را کوه آرارات
واقع در شرق ترکیه میدانند. هرچند جغرافیای این منطقه با توضیحاتی که در تورات-
مبنی بر این نکته که مسافرین کشتی از شرق به سمت بین النهرین در حرکت بودند- آمده،
مغایرت دارد.
کرنیوک
و تیم تحقیقاتی اش بر این باورند که کوه آرارات می تواند به منزله کلیدی برای
رسیدن به هدف باشد. کرنیوک در این باره می گوید : “ما با جهت یابی جغرافیایی که در
کتاب مقدس به آن اشاره شده، به یک نقطه از ایران رسیدیم، این منطقه نمی تواند در
ترکیه واقع شده باشد.”
جستجودر ایران برای کشف بقایای کشتی:
این تیم قطعه ای را در در ارتفاع ۴۰۰۰
متری کوه سلیمان – از رشته کوههای البرز – پیدا کرده اند.بنا به اظهارات رابرت
کرنیوک (Robert Cornuke)، رئیس موسسه تحقیقات و اکتشافات باستان شناسی Bible – که به اختصار آن را BASE می نامند -این قطعه صخره مانند به طرز
حیرت آوری به چوب شبیه است.
کرنیوک
در این باره می گوید : “ما قطعه کوچکی از شئ مزکور را مورد بررسی دقیق قرار دادیم
و در بافت های تشکیل دهنده آن، ترکیبات چوب مشاهده کردیم. هر چند در حال حاضر نمی
توانیم ادعا کنیم که قطعا بقایای کشتی نوح را یافته ایم، اما این شئ به کشتی نوحی
که در گذشته از آن صحبت می شده کاملا شبیه است.”
این
تیم تحقیقاتی، معتقد است اثبات این نکته که شئ کشف شده متعلق به کشتی نوح است،
امری بسیار دشواراست، اما آنها موفق به یافتن شواهدی شده اند که ثابت می کند این
ناحیه در گذشته جزو مناطق مقدس محسوب می شده است.
دلایل
تیم تحقیقاتی BASE در اثبات
ادعایشان برای بسیاری از افراد متقاعد کننده نبوده است. کوین پیکرینگ (Kevin Pickering)، یکی از باستان شناسان دانشگاه لندن و
متخصص در زمینه سنگ های رسوبی نیز معتقد است؛ شئ یافت شده که به کشتی نوح شبیه
است، در اصل از جنس چوب نبوده، او در این باره می گوید :
“از
تصاویر چنین بر می آید که لایه نازکی از ماسه سنگ های چخماقی و پوسته های صدفی که
به احتمال قریب به یقین سال ها قبل در مناطق اطراف دریا ساخته شده، سطح این صخره
را پوشانده است.”
توفان نوح به روایت سومریان و بابلیان :
جرج اسمیت، دانشمند انگلیسى و از کارکنان موزه بریتانیا، لوحه یازدهممنظومه گیلگمش را کشف کرد و کلید رمز آن را گشود. وى در روز سوم دسامبر ۱۷۸۲م طىبازدیدى از انجمن تازه تاسیس یافته «باستانشناسى کتاب مقدس» نطقى ایراد و در آناعلام کرد که بر روى یکى از لوحههاى کتابخانه کهن آشوربانیپال، پادشاه آشور در قرنهفتم قم، داستان توفانى را خوانده که شباهتبسیارى با داستان توفان در سفر پیدایشدارد.
همانطور که گفته شد، کشف جرج اسمیت ریشه آشورى – بابلى داستان توفان نوحمذکور در تورات را بر همگان آشکار کرد. البته باید گفت داستان توفان بابلى هم به نوبهخود از افسانههاى سومرى اخذ شده، با این تفاوت که روایتسومرى مختصرتر وپراکندهتر است، اما شکل بابلى آن داراى انسجام و شرح و بسط بیشترى است.
داستان توفان بابلى
این حماسه مشهور در دوازدهلوح منقوش شده و در یازدهمین لوح آن داستان توفان آمده است. البته این نکته قابل ذکراست که از دوازده لوحى که به حماسه گیلگمش مىپردازد، لوحه یازدهم از همهطولانىتر و نسبتبه الواح دیگر سالمتر باقى مانده است. و اینک خلاصه داستان توفانبابلى:
جرج اسمیت، دانشمند انگلیسى و از کارکنان موزه بریتانیا، لوحه یازدهممنظومه گیلگمش را کشف کرد و کلید رمز آن را گشود. وى در روز سوم دسامبر ۱۷۸۲م طىبازدیدى از انجمن تازه تاسیس یافته «باستانشناسى کتاب مقدس» نطقى ایراد و در آناعلام کرد که بر روى یکى از لوحههاى کتابخانه کهن آشوربانیپال، پادشاه آشور در قرنهفتم قم، داستان توفانى را خوانده که شباهتبسیارى با داستان توفان در سفر پیدایشدارد.
همانطور که گفته شد، کشف جرج اسمیت ریشه آشورى – بابلى داستان توفان نوحمذکور در تورات را بر همگان آشکار کرد. البته باید گفت داستان توفان بابلى هم به نوبهخود از افسانههاى سومرى اخذ شده، با این تفاوت که روایتسومرى مختصرتر وپراکندهتر است، اما شکل بابلى آن داراى انسجام و شرح و بسط بیشترى است.
داستان توفان بابلى
این حماسه مشهور در دوازدهلوح منقوش شده و در یازدهمین لوح آن داستان توفان آمده است. البته این نکته قابل ذکراست که از دوازده لوحى که به حماسه گیلگمش مىپردازد، لوحه یازدهم از همهطولانىتر و نسبتبه الواح دیگر سالمتر باقى مانده است. و اینک خلاصه داستان توفانبابلى:
بزرگ ایزدان آنو (۲۵) ،انلیل، نینورتا
(۲۶) و انوگى (۲۷) در شهر شوروپاک، که در سواحل فراتواقع است، گرد هم آمدند و بر
آن شدند که زمین را طى توفانى غرقه سازند. اما اآ (۲۸) ،کهدر آن گردهمایى
حضور داشت، به حال انسان دل سوزاند و راز تصمیمگیرى ایزدان را بهکلبهاى نئین
سپرد. همان گونه که اآ تصمیم گرفته بود، راز مزبور را یکى از ساکنانشوروپاک به
نام اوتناپیشتیم شنید:
انسان شوروپاک، فرزند اوبارا – توتو
(۲۹) ،خانهات را ویران کن; کشتىاى بساز.
ثروتهایت را نجات بده; حیات خویش را
بجوى;
و بذرهاى حیات را در آن انبار کن!(۳۰)
اوتناپیشتیم به پند اآ گوش فراداد و
بىدرنگ دستبه کار شد. کشتى بزرگى ساختکه: «صد و بیست ذراع اضلاع آن، و صد و چهل
ذراع ارتفاع آن بود.» (۳۱) اوتناپیشتیم بعدها سرگذشتخود را براى
گیلگمش پهلوان چنین نقل کرده است:
وقتى از ساختن کشتى، که محوطه کف آن
یک جریب و اندازه هر طرف عرشه آنیکصد و بیست ذراع بود و چهارگوشهاى ایجاد
مىکرد، در مدت هفت روز فارغ شدم،در روز هفتم بدنه کشتى را قیراندود ساختم. آن گاه
کسان و خاندان خود را به کشتىبردم، و نیز طلا و نقره و خزندگان مزرعه و دام و دد
صحرا، اعم از وحشى و اهلى، وپیشهوران هر صنف را سوار آن کردم. چون زمانى که شمش
(۳۲) ،ایزد خورشید،
مقدر کردهبود، با گفتن «غروب، وقتى که خالق توفان رگبار نیستى نازل مىکند، داخل
کشتى شو وتختههایش را محکم ببند» (۳۳) به سرعت فرا رسید، پس من به درون کشتى رفتم
و درها رامحکم فروبستم.
لحظه موعود نزدیک شد. از افق ابرهاى
سیاهى برخاست و رعدى هولناک در محلىکه اداد (۳۴) ،خداوندگار توفان، حکم و «هنیش»
(۳۶) پیشقراولان توفان در حرکتبودند. سپس خدایان مغاکژرف برآمدند; نرگال (۳۷)
موانع آبهاى زیرزمینى را برداشت; نینورتا، خداوندگار جنگ،سدها را در هم شکست و
هفت داور جهنم «انوناکى» (۳۸) مشعل افراشتند و همهجا را با نورکبود آن روشن
کردند. فریاد سرگشتگى و اندوه وقتى که خدایان توفان روشنى روز را بهتاریکى بدل
کردند، وقتى که او سرزمین را چون جامى درهم شکست، به آسمانبرخاست. (۳۹) یک روز تمام توفان خشمناک به هر سو رفت و آشوب به پا کرد.
سیلاب تمامسطح جهان را فرا گرفت و آب از قلل کوهها بالاتر رفت و آب جاروى فنا بر
روى نوعانسان کشید. هیچ کس به یاد دیگرى نبود و هیچ کس اقتسربرداشتن و
برآسماننگریستن نداشت. حتى خدایان از سیل به هراس افتادند و به اوج آسمان، به
بناى استوار«آنو» گریختند. آنها چون سگها به لانهها خزیدند و در کنار دیوارها
قوز کردند. سپسایشتر (۴۰) ،ملکه خوشآواى آسمان، چون زنى در هنگام زایمان فریاد
زد: «افسوس کهروزگار کهن به خاکستر تبدیل شده است، چرا که ارادهام بر شر قرار
گرفت. چرا درهمراهى با خدایان به شر حکم راندم؟ جنگها را مامور نابودى مردمان
کردم; اما آیا آنهامردم من نبودند، چون من مایه اعتلاى آنان شدم؟ اینک آنان چون
تخم ماهیان در آبپراکندهاند.» (۴۱) خدایان بزرگ آسمان و دوزخ گریستند و
چهره خود را پوشاندند.
شش روز و شش شب باد وزید. با آغاز سپیدهروز هفتم توفان از سمت جنوبفروکش کرد. دریاها ساکن شدند و سیلاب خاموش گشت. من دریچه کشتى را
گشوده،به آن دریاى بىکران نظر افکندم و شیون و زارى آغاز کردم، ولى همه آدمیان در
گل فرورفته بودند. به عبث در جست و جوى زمین نگریستم، چرا که در هر سو آب
بىحاصلبود. لیکن چهارده فرسنگ آنسوتر کوهى نمایان شد و در آن جا کشتى پهلو
گرفت. روىکوه نیسیر (۴۲) کشتى ثابت ماند. کشتى شش روز روى کوه نیسیر ماند
و تکان نخورد …
روایت قرآن :
در
یکی از آیات قرآن آمده است : وَقِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِی مَائَکِ وَیَا سَمَاءُ
أَقْلِعِی وَغِیضَ الْمَاءُ وَقُضِیَ الَامْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِیِّ(سوره
هود/ ۴۴)؛ و گفته شد : ای زمین ! فرو خور آب خویش ، و ای آسمان ! بایست و مبار بیش
از این، و(آ شیخ صدوق در کتاب عیون الاخبار از امام رضا(ع) نقل کرده است که “نوح
در همان محلی که کشتی به زمین نشست قریه ای بنا کرد و نام آن را قریه «ثمانین»
(هشتاد) گذاشت.” آنگاه آب کاسته شد و عذاب به پایان رسید و کشتی برکوه جودی
قرار گرفت.
مقایسه روایات توفان نوح :
دراینجا به مقایسه سه داستان توفان سومرى، بابلى وتورات و آنچه که در قرآن ذکر شده استمی پردازیم . البته همان طورى که در ابتداى بحث اشاره شد،داستان توفان بابلى، که به طور قطع از روایتسومرى اخذ شده، داراى شرح و بسط بیشترى نسبتبه داستان سومرىهاست، و از سویى در روایتبابلى، همانند آنچه درتورات آمده، در جریان گزارش واقعه به جزئیات حادثه و چگونگى آن توجه بیشترىشده است. در نتیجه مىتوان نوعى هماهنگى و همانندى بین دو داستان بابلى و روایتتورات مشاهده کرد. این شباهتبه قدرى آشکار است که محققان متفقا آنها را دوصورت از یک حکایت مىدانند. با این همه، موارد اختلافى نیز بین دو داستان مشاهدهمىشود.
دراینجا به مقایسه سه داستان توفان سومرى، بابلى وتورات و آنچه که در قرآن ذکر شده استمی پردازیم . البته همان طورى که در ابتداى بحث اشاره شد،داستان توفان بابلى، که به طور قطع از روایتسومرى اخذ شده، داراى شرح و بسط بیشترى نسبتبه داستان سومرىهاست، و از سویى در روایتبابلى، همانند آنچه درتورات آمده، در جریان گزارش واقعه به جزئیات حادثه و چگونگى آن توجه بیشترىشده است. در نتیجه مىتوان نوعى هماهنگى و همانندى بین دو داستان بابلى و روایتتورات مشاهده کرد. این شباهتبه قدرى آشکار است که محققان متفقا آنها را دوصورت از یک حکایت مىدانند. با این همه، موارد اختلافى نیز بین دو داستان مشاهدهمىشود.
(پس از انقضاى مدت تعیین شده توفان و
سیل فرو مىنشیند و کشتى بر قله کوهىآرام مىگیرد نام این کوه درروایتبابلى
نیسیر و در تورات آرارات و در قرآن جودی ذکر شده است.)
کوه نیسیر در سلسله جبال زاگرس:
در
تاریخ ماد آمده است : آشورناسیراپال بر علیه پیشوای قبیله ناسیکو به نام
آکدی نورآداد که مردم زاموا را گرد خویش متحد ساخت لشکر کشی کرد و با نیروی عظیمی
که از لحاظ تعداد بر نور آداد برتری داشت از گردنه بابیته گذشت و به مرکز زاموآ
نفوذ کرد.و نورآداد به روش دیرین به کوهها پناه برد.آشورناسیراپال تا کوه نسیر
به زبان لولویی کی نی پا به پیش راند. بنابر روایات آشوری و بابلی کشتی نوح بر این
کوه متوقف گشت.(دیاکونوف ،کتاب تاریخ ماد ،ص ۱۵۱)
ودر
جایی دیگر می نویسد :زاموآی خارجی از داخلی توسط کوه کولار رشته
اصلی جبال زاگرس جدا می شده.کولار در زبان محلی به معنای کوه بوده و کولار ظاهرا
در اسم یکی از قلل زاگرس یعنی کولار داغ محفوظ مانده است .(ص ۴۹۰همان منبع)
ص
۱۵۴ همان منبع می گوید : منطقه زاموآ تحت سلطه موقتی کاسیان (بومیان زاگرس)بوده
است.آشوریان بعد از آنکه پایگاه جنگی در زاموآ ایجاد کردند از قلل مرزی زاگرس به
نقاط دور دست داخلی آن نفوذ کردند.
وقتی
صحبت از این است که آشوریان رشته کوه زاگرس را پشت سر گذاشتند می توان گفت به دشت
های بعد از رشته کوه گرین (زاگرس میانی) رسیده اند وپادشاه شکست خورده به
کوهها پناه می برد پس در ادامه باید کوه مرتفعی بعد از این دشت وسیع باشد. در
سلسلهکوههای گرین کوهی قرار دارد به نام «سرکشتی»، این کوه ۲هزار و ۸۰ متر
ارتفاع دارد. که با فاصله بعد از دشتی موسوم به شهر دلفان قرار گرفته است .
امروزه رشته کوههای سرکشتی دلفان با فاصله از رشته کوه های گرین (از سلسله جبال زاگرس) قرار دارد .در سالنامه های آشور ناسیراپال آمده است که در مسیر چند نقطه مسکونی وجود داشته که یکی بنام اوزه uze با نام قدیم شهر نورآباددلفان بنام آیزه در دشت بعد از کوه گرین شباهت دارد.و ص ۴۸ همان منبع ذکر می کند :گمان می رود که آشوریان به هنگام این لشکرکشی به مرز لرستان کنونی و شاید هم آنچه بعد ها الی پی نامیده می شود و ناحیه نزدیک کرمانشاه کنونی رسیده اند.(این منطقه در لرستان کنونی و تقریبا در مرز کرمانشاه قرار دارد )
امروزه رشته کوههای سرکشتی دلفان با فاصله از رشته کوه های گرین (از سلسله جبال زاگرس) قرار دارد .در سالنامه های آشور ناسیراپال آمده است که در مسیر چند نقطه مسکونی وجود داشته که یکی بنام اوزه uze با نام قدیم شهر نورآباددلفان بنام آیزه در دشت بعد از کوه گرین شباهت دارد.و ص ۴۸ همان منبع ذکر می کند :گمان می رود که آشوریان به هنگام این لشکرکشی به مرز لرستان کنونی و شاید هم آنچه بعد ها الی پی نامیده می شود و ناحیه نزدیک کرمانشاه کنونی رسیده اند.(این منطقه در لرستان کنونی و تقریبا در مرز کرمانشاه قرار دارد )
اما
در روایت قرآن از کوه جودی نام می برد و در اصطلاح محلی منطقه سرکشتی نام
قله جودکوه یا همان کوه جودی است. ودر نزدیکی آن زیارتگاهی به زبان محلی نونویی که
شبیه واژه نوح نبی است وجود دارد.بنابراین طبق تحقیقات احتمال فرود کشتی در
آرارات ترکیه منتفی و احتمال فرود آن در ایران قوی تر است و طبق روایت آشوریان
وبابلیان و سومریان فرود آن برزاگرس در کوه نیسیر در سلسله جبال زاگرس محرزاست و
دراین محدوده تحقیقا بجز غرب شهرستان دلفان در کوه سرکشتی هیچ گزینه دیگری مطرح
نیست .
اما نتیجه تحقیقات در اثبات این مدعا :
دکتر
علیاکبر افراسیابپور در مقاله نوح و نوحاوند،۱۳۷۹می گوید:توفان نوح مقابل رشته
کوههای زاگرس آرام شده و کشتی نوح در کوه «سرکشتی» به گل نشسته است.
این
مقاله به بنیاد نوحشناسی آمریکا فرستاده می شود و پس از چندی گروهی سه نفره از
آمریکا به ایران می آیند. از زبان آقای دکتر افراسیاب پور عضو هیات علمی دانشگاه
شهید رجایی تهران: ״با
یکی از آنها به کوه «سرکشتی» رفتم و منطقه را نشانشان دادم. در آنجا سنگهای بسیار
عجیبی را پیدا کردیم که مانند حلقههای زنجیر بود و همچنین قبرهایی مربوط به پیش
از اسلام. دو قبر در بالای کوه «سرکشتی» وجود دارد که به اعتقاد من یکی قبر نوح و
دیگری احتمالا قبر حضرت آدم است.
در قلب رشتهکوه زاگرس، کوهی به نام «گرین» قرار گرفته است. این کوه از شمال نهاوند شروع و تا شمال غرب این شهر ادامه دارد. رود معروف «گاماسیاب» که سرچشمه رود کرخه است از این کوه سرچشمه میگیرد. با مطالعاتی که انجام دادم به اسناد و مدارکی پی بردم که در آنها گفته شده بود «نهاوند» همان «نوح،آب، بند» است و به علت کثرت استفاده طی سالهای دور از «نوح آببند» به «نهاوند» تغییر یافته است.
اگر به رشتهکوه زاگرس توجه کنید، متوجه خواهید شد که این رشتهکوه مانند دیواری است که هر دوطرف آن دشت قرار دارد شکل این رشتهکوه به خوبی نشان میدهد که اگر در منطقه بینالنهرین توفانی روی داده باشد این کوه آن را مهار کرده است چون اصلیترین دیوارهای است که میتواند از سر راه آن توفان قرار گرفته باشد.
میبینید که قرآن اشاره میکند که جودی محل به گل نشستن کشتی نوح است. با گسترش پژوهشها متوجه شدم طایفهای به نام جودی و جودکی آن منطقه زندگی میکنند. هماکنون هم افراد زیادی در سراسر ایران نام خانوادگی «جودی» یا «جودکی» را دارند. ״
اما اسناد تاریخی :
ویلکاکس یکی از باستانشناسانی است که در منطقه بینالنهرین پژوهشی انجام داده و فرضیهای را عنوان میکند که براساس آن طغیان رود فرات منشا توفان نوح بوده است. آب بالا آمده و کوهستان زاگرس را فراگرفته و زاگرس همچون سدی جلوی این آب ایستاده است.
در قلب رشتهکوه زاگرس، کوهی به نام «گرین» قرار گرفته است. این کوه از شمال نهاوند شروع و تا شمال غرب این شهر ادامه دارد. رود معروف «گاماسیاب» که سرچشمه رود کرخه است از این کوه سرچشمه میگیرد. با مطالعاتی که انجام دادم به اسناد و مدارکی پی بردم که در آنها گفته شده بود «نهاوند» همان «نوح،آب، بند» است و به علت کثرت استفاده طی سالهای دور از «نوح آببند» به «نهاوند» تغییر یافته است.
اگر به رشتهکوه زاگرس توجه کنید، متوجه خواهید شد که این رشتهکوه مانند دیواری است که هر دوطرف آن دشت قرار دارد شکل این رشتهکوه به خوبی نشان میدهد که اگر در منطقه بینالنهرین توفانی روی داده باشد این کوه آن را مهار کرده است چون اصلیترین دیوارهای است که میتواند از سر راه آن توفان قرار گرفته باشد.
میبینید که قرآن اشاره میکند که جودی محل به گل نشستن کشتی نوح است. با گسترش پژوهشها متوجه شدم طایفهای به نام جودی و جودکی آن منطقه زندگی میکنند. هماکنون هم افراد زیادی در سراسر ایران نام خانوادگی «جودی» یا «جودکی» را دارند. ״
اما اسناد تاریخی :
ویلکاکس یکی از باستانشناسانی است که در منطقه بینالنهرین پژوهشی انجام داده و فرضیهای را عنوان میکند که براساس آن طغیان رود فرات منشا توفان نوح بوده است. آب بالا آمده و کوهستان زاگرس را فراگرفته و زاگرس همچون سدی جلوی این آب ایستاده است.
یکی
از جغرافیدانان به نام پاپلی یزدی در کتاب فرهنگ آبادیها صفحه ۸ درباره کوه
سرکشتی نوشته است: «سرکشتی محل به گل نشستن کشتی نوح است و در غرب منطقه دلفان
رشته کوهی است مربوط به دوران اول و دوم. مرحوم حاجحیدر که کهنسالترین مرد
قبیله بود درباره وجه تسمیه این کوه گفت: پس از فرو نشستن توفان نوح، کشتی نوح بر
بالای این کوه به گل نشست و از حرکت باز ایستاد.»
هنری راولینسون دانشمند آشورشناس در سال ۱۸۳۸ نوشته است: در ۲۵ماه مه به کوه زیبای «چهل نابالغان» رسیدیم که از طرف غرب به یک سلسله کوه مرتفع به نام سرکشتی میرسد. لر, ها معتقدند کشتی نوح پس از توفان در آن جا به گل نشسته است.»
نتیجه گیری
هنری راولینسون دانشمند آشورشناس در سال ۱۸۳۸ نوشته است: در ۲۵ماه مه به کوه زیبای «چهل نابالغان» رسیدیم که از طرف غرب به یک سلسله کوه مرتفع به نام سرکشتی میرسد. لر, ها معتقدند کشتی نوح پس از توفان در آن جا به گل نشسته است.»
نتیجه گیری
اگر
این ادعا اثباط قطعی گردد ، قبر حضرت نوح و محل فرود مشهورترین کشتی تاریخ که در
همه ادیان ذکر شده است میزبان میلیونها جهانگرد از سراسر جهان خواهد شد.و رونق
اقتصادی و اجتماعی درایران بویژه این منطقه محروم را به دنبال خواهد داشت
.متاسفانه همچنین موضوعاتی نیازمند پیگیری مصرانه مسئولین است و بصورت خودجوش از
هیچ نهادی پیگیری نمی گردد.لذا این وظیفه خطیر بر عهده مسئولین گردشگری و
نمایندگان مجلس است که با توجه به درجه اهمیت آن ابتدا در قالب پروژه
تحقیقاتی مطرح شده و درادامه مسئولین کشوری را متقاعدنموده و جهت تبلیغات
ومعرفی و همچنین عمران و توسعه آن جهت بازدید گردشگران تسهیلات ویژه اخذ شود.به
امید آن روز که از خواب غفلت بیدار شویم وبخاطر مسامحه کاری این میراث گرانبها را
به کشورهای دیگر تقدیم نکنیم .
منابع
-
ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
-
تفسیر المنار،چاپ مصر،رشید رضا،ص ۷۵٫
-
تفسیر انوار التنزیل، قاضی بیضاوی، ج ۱، ص ۴۶۸ .
-
تفسیر مجمع البیان علامه طبرسی ، ج ۵ ، ص ۱۶۵٫
-
تورات؛ سفر پیدایش ۸ : ۴٫
-
دایرة المعارف اسلامی ، ج۱ ، ص ۲۷۸٫
- دکتر
علی اکبر افراسیابی ،نوح و نوحاوند ،۱۳۷۹
- سایت
فریا
-
سید حسن حسینى (آصف)،کشتی نوح
برگرفته از سایت : http://www.lakestan.ir
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر